بررسی تأثیر آموزش‌های عقیدتی سپاه بر دین‌داری سربازان وظیفه در دوره بدو خدمت(مطالعه موردی آموزشگاه مالک اشتر)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار، گروه مدیریت، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، ایران

10.30471/rsm.2024.9999.1340

چکیده

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به عنوان نهادی بالنده و نوآور، مولود تفکر راهبردی امام خمینی و جلوه بارز آرمان‌های مکتبی و انقلابی ملّت مسلمان ایران و نمادی از اقتدار سیاسی نظامی جمهوری اسلامی ایران است. این نهاد انقلابی منحصر به فرد در جهان، بر مبنای اصل 150 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مسئولیت پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن را در برابرِ هر طیف از تهدیدات سخت ، نیمه سخت، نرم و کمک به توسعه و تعمیق انقلاب اسلامی در داخل و خارج، در چارچوب قوانین و تدابیر ولیّ‌امر مسلمین و فرمانده معظّم کل قوا بر عهده دارد. در راستای انجام این وظیفه، معاونت تربیت و آموزش عقیدتی سیاسی نمایندگی ولیّ‌فقیه در سپاه براساس وظیفه ذاتی خود اقدام به تهیه نظام آموزش عقیدتی برای تدریس در دوره‌ رزم مقدماتی سربازان نموده است. در این دوره-ها که دارای متن خاص و مشخص و مدوّن است، مسائلی از قبیل احکام، اصول اعتقادات و اخلاق اسلامی و همچنین مطالبی درباره‌ انقلاب اسلامی ایران برای فراگیران طرح می‌شود. هدف کلی از برگزاری این دوره‌ها ارتقای میزان و سطح شناخت فراگیران نسبت به معارف اسلامی، افزایش گرایش آنان به ارزش‌ها و رفتارهای دینی، و همچنین ارتقای سطح اخلاقی و رفتاری آنان بر اساس موازین اسلامی می‌باشد. مسئله اصلی این پژوهش بررسی میزان تأثیرگذاری این دوره و آموزش‌های مذکور در ارتقا و بهبود سطح دین‌داری فراگیران است. بر اساس یک تقسیم‌بندی، این تأثیر را می‌توان در سه حوزه شناختی (بینشی)، گرایشی (احساسی و عاطفی)، و کنشی (اخلاقی و رفتاری) بررسی و تجزیه و تحلیل کرد. 
این پژوهش به لحاظ ماهیت موضوع، توصیفی تحلیلی بوده و برای انجام آن روش پیمایشی استفاده شده است. برای جمع‌آوری اطلاعات آن، یکی از متداول‌ترین و پرکاربردترین ابزارهای پژوهش‌های میدانی، یعنی پرسش‌نامه به‌کار گرفته شده است. پرسش‌نامه حاضر محقق ساخته می‌باشد و به صورت بسته طراحی شده است. در این پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت تعداد 50 گویه در اختیار پاسخ‌دهندگان قرار داده شد تا پاسخ‌های خود را درباره‌ آن‌ها مشخص نمایند. طیف گرایش در این پرسشنامه از نوع پنج‌گزینه‌ای بوده و پنج درجه ارزشی «کاملاً موافقم، موافقم، نظری ندارم، مخالم و کاملاً مخالفم» را دربرمی‌گیرد. پرسش‌نامه مذکور به‌گونه‌ای طراحی شده که بتواند تأثیر آموزش‌ها را در سه بعد بینشی (شناختی)، گرایشی (احساسی/ عاطفی) و کنشی (رفتاری) مورد سنجش قرار دهد. البته با توجه به زمان محدود دوره آموزشی (2 ماه) و همچنین ماهیت و مواد آموزشی آن، انتظار اصلی از آموزش‌های این دوره، بیشتر متوجه تغییرات دین‌داری فراگیران در بعد شناختی خواهد بود و کمتر انتظار است که دو بعد گرایشی و کنشی تغییرات قابل توجهی داشته باشند. از همین رو در پرسش‌نامه تحقیق، اکثر گویه‌ها طوری طراحی شده‌اند که تغییرات بعد شناختی را اندازه‌گیری کنند. بدین‌ترتیب، از گویه 1 تا 34 برای سنجش بعد شناختی، گویه 35 تا 41 برای سنجش بعد گرایشی و گویه 42 تا 50 برای سنجش بعد رفتاری در نظر گرفته شده است. پرسش‌نامه این پژوهش ابتدا با نظر دو تن از کارشناسان خبره (که عضو هیئت علمی و فارغ‌التحصیل دکتری مرتبط با این پژوهش بودند) آماده شد. سپس برای تعیین اعتبار(روایی) و حصول اطمینان از قابلیت اجرای آن، در اختیار چند تن از اساتید و کارشناسان رشته تعلیم و تربیت که دارای مدرک دکتری این رشته بودند قرار داده شد تا نسبت به روایی آن اظهار نظر نمایند. هر یک از این اساتید نیز اصلاحاتی را در مورد پرسش‌نامه پیشنهاد دادند، که این پیشنهادات نیز در پرسش‌نامه اعمال شد. سرانجام پس از جمعبندی نظرات خبرگان، پرسش‌نامه‌ پژوهش به لحاظ روایی مورد تأیید آنها قرار گرفت. لازم به ذکر است که پرسش‌های طرح شده، ناظر به محتوای آموزش‌ها و متونی است که خاص این دوره تهیه و طراحی شده است.    
همان گونه که اشاره شد، برای آن‌که بتوانیم میزان تأثیرگذاری آموزش‌های مذکور بر دین‌داری سربازان را دقیق‌تر مورد سنجش و ارزیابی قرار دهیم، آن را به سه بعد شناختی، گرایشی و کنشی تقسیم کردیم. بدین‌ترتیب سه پرسش فرعی ذیل در دستور کار تحقیق قرار گرفت:
  1. این دوره و آموزش‌های آن تا چه حد در ارتقای آشنایی و شناخت فراگیران نسبت به معارف اسلامی تأثیرگذار است؟
2. این آموزش‌ها چه میزان می‌تواند گرایش سربازان را نسبت به ارزش‌ها و اخلاق و رفتار اسلامی ارتقا دهد؟
3. آموزش‌های مذکور تا چه حد در ارتقای اخلاقی و رفتاری فراگیران و التزام عملی آنها نسبت به باورها، ارزش‌ها و احکام اسلامی تأثیر دارد؟
   به‌دنبال طرح سؤالات مذکور، سه فرضیه متناظر با آنها نیز به شرح زیر ارائه گردید:
    1. آموزش‌های عقیدتی مذکور در این دوره، رابطه معنادار بالایی با تغییر بینش و شناخت دینی مخاطبان و فراگیران دارد.
   2. مطالب تدریس شده توسط مربیان عقیدتی در این دوره، رابطه معنادار نسبتاً بالایی با تغییر نگرش فراگیران دارد.
   3. آموزش‌های عقیدتی دوره مذکور، با تغییر رفتار فراگیران تحت آموزش، رابطه معناداری ندارد.
نتایج حاصل از پژوهش نشان داد همبستگی مثبت و معنی‌دار بین بعد شناختی و اثربخشی آموزش‌های صورت گرفته بر روی فراگیران در سطح معنی‌داری 01/0 وجود دارد. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که آموزش‌های صورت گرفته، بر بعد شناختی فراگیران تاثیر مثبت قابل توجهی گذاشته است. بدین‌ترتیب، فرضیه اول پژوهش مورد تأیید قرار می‌گیرد. همچنین نتایج حاصل از محاسبه ضریب همبستگی بیانگر آن است که همبستگی مثبت و معنی‌دار بین بعد گرایشی و اثربخشی آموزش‌های صورت گرفته بر روی فراگیران در سطح معنی‌داری 01/0 وجود دارد. بنابراین می‌توان گرفت که آموزش‌های صورت گرفته، بر بعد گرایشی آنها تاثیر نسبتاً قابل توجهی گذاشته است. البته میزان این تأثیر در مقایسه با بعد شناختی کمتر است. بدین ترتیب می‌توان گفت فرضیه دوم پژوهش نیز تأیید می‌شود.   همچنین محاسبه ضریب همبستگی بیانگر آن است که همبستگی مثبت و معنی‌داری بین بعد رفتاری فراگیران و اثربخشی آموزش‌های صورت گرفته در سطح معنی‌داری 01/0 وجود دارد. براین‌اساس، فرضیه سوم پژوهش مورد تأیید قرار نمی‌گیرد و نتایج تحقیق نشان می‌دهد آموزش‌های عقیدتی، در تغییر رفتارهای دینی سربازان نیز تأثیر قابل توجهی دارد.  
   در مجموع، نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که آموزش‌های عقیدتی مذکور، در تحقق اهداف مورد نظر موفق بوده و حتی در زمینه تغییرات رفتاری که معمولاً نیارمند بازه‌های زمانی بلند مدت و طولانی است و ظرف مدت دو ماه، کمتر می‌توان شاهد چنین تغییراتی بود، اثربخشی مناسبی داشته است. بنابراین براساس یافته‌های مذکور اولاً می‌توان پیشنهاد کرد این دوره‌ها همچنان ادامه یابد، و ثانیاً در ادامه این پژوهش می‌توان پژوهشی را طراحی کرد که طی آن با بررسی نقایص و ضعف‌های احتمالی (اعم از مربیان، متون، شرایط، فضا و امکانات برگزاری کلاس‌ها و ...) اثربخشی این آموزش‌ها افزایش داده و بهبود بخشید.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Investigation of the Effect of Religious Training of Islamic Revolutionary Guard Corps on the Religiosity of Conscript Soldiers During their Initial Service Period (a Case Study of Malik-e Ashtar School)

نویسنده [English]

  • Mohammad Mahdi Naderi Qomi
Assistant Professor, Department of Management, Imam Khomeini Educational and Research Institute, Qom, Iran
چکیده [English]

 
Introduction and Objectives
The Islamic Revolutionary Guard Corps (IRGC), as a growing and innovative institution, is the birth of Imam Khomeini's strategic thinking and a clear manifestation of the scholastic and revolutionary ideals of the Muslim nation of Iran and a symbol of the political and military authority of the Islamic Republic of Iran. This unique revolutionary institution in the world, based on Article 150 of the Constitution of the Islamic Republic of Iran, is responsible for protecting the Islamic Revolution and its achievements against any range of hard, semi-hard, and soft threats and helping to develop and deepen the Islamic Revolution inside and abroad, within the framework of the laws and measures of the supreme leader of Iran. In line with this task, the Vice-President of Education and Political Ideology of the Supreme Leader's Representation in the IRGC, based on his inherent duty, has prepared a system of ideological education for teaching in the preparatory combat course of soldiers. In these courses, which have a specific, exact, and codified text, issues such as rules, principles of Islamic beliefs, and morals, as well as materials about the Islamic Revolution of Iran are proposed for the learners. The general purpose of holding these courses is to improve the knowledge level of the learners regarding Islamic teachings, to increase their orientation towards religious values and behaviors, and also to improve their moral and behavioral levels based on Islamic standards. The main issue of this research is to investigate the impact of this course and the aforementioned training in promoting and improving the level of religiosity of the learners. Based on a division, this effect can be investigated and analyzed in three fields: cognitive (insight), tendency (emotional and emotional), and action (moral and behavioral). 
Method
In terms of the nature of the subject, this research is descriptive and analytical, and a survey research method was used to conduct it. To collect its information, one of the most common and widely used field research tools, that is, a questionnaire has been used. The present questionnaire was created by the researcher and is designed in a closed form. In this questionnaire, based on the Likert scale, 50 items were provided to the respondents to specify their answers about them. The tendency spectrum in this questionnaire is of a five-choice type and includes five values "I completely agree, I agree, I have no opinion, I disagree and I completely disagree". The mentioned questionnaire was designed in such a way that it can measure the effect of education in three dimensions: insight (cognitive), tendency (emotional/ emotional), and action (behavioral). Of course, considering the limited time of the training course (2 months) as well as its nature and educational materials, the main expectation from the training of this course will be more focused on the changes in the religiosity of the learners in the cognitive dimension, and it is less expected that the two dimensions of orientation and actions have significant changes. Therefore, in the research questionnaire, most of the items are designed to measure changes in the cognitive dimension. Thus, items 1 to 34 are considered for measuring the cognitive dimension, items 35 to 41 for measuring the tendency dimension, and items 42 to 50 for measuring the behavioral dimension. The questionnaire for this research was first prepared with the opinion of two experts (who were faculty members and PhD graduates related to this research). Then, to determine its validity and to ensure its feasibility, it was given to several professors and experts in the field of education who had doctorates in this field to comment on its validity. Each of these professors suggested amendments to the questionnaire, and these suggestions were also applied to the questionnaire. Finally, after summarizing the experts' opinions, the research questionnaire was approved by them in terms of authenticity. It should be noted that the proposed questions refer to the content of the training and texts that have been specially prepared and designed for this course.
Results
As mentioned, to be able to measure and evaluate the impact of the aforementioned training on the religiosity of the soldiers more precisely, we divided it into three dimensions: cognitive, tendency, and action. Accordingly, the following three sub-questions were included in the research agenda:
1. To what extent are this course and its teachings effective in improving the students' familiarity with Islamic teachings?
2. To what extent can these trainings improve the attitude of soldiers towards Islamic values, morals, and behavior?
3. To what extent does the aforementioned training affect the moral and behavioral improvement of learners and their practical commitment to Islamic beliefs, values , and rulings?
 Following the above-mentioned questions, three hypotheses corresponding to them were presented as follows:
 1. The religious educations mentioned in this course have a significant relationship with changing the religious insight and knowledge of the audience and learners.
 2. The material taught by ideological instructors in this course has a relatively significant relationship with the change in the learners' attitudes.
 3. The ideological training of the mentioned course does not have a significant relationship with the change in the behavior of the learners under the training.
Discussion and Conclusion:
The results of the research showed that there is a positive and significant correlation between the cognitive dimension and the effectiveness of the training on the learners at a significance level of 0.01. Therefore, it can be concluded that the training has had a significant positive impact on the cognitive dimension of the learners. Thus, the first hypothesis of the research is confirmed. Also, the results of calculating the correlation coefficient indicate that there is a positive and significant correlation between the tendency dimension and the effectiveness of the training on the learners at a significance level of 0.01. Therefore, it can be concluded that the training has had a relatively significant impact on their orientation dimension.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Religious education
  • religiosity
  • Islamic Revolutionary Guard Corps
  • conscripts
  1. بهرامی، قاسم، بختیاری، حسن، و ندایی، هاشم (1393). بررسی میزان تأثیر برنامه‌های تربیتی آموزشگاه رزم مقدماتی شهید مدرس بر تربیت دینی سربازان. پژوهش در مسائل تعلیم وتربیت اسلامی، 22()، 7−
  2. جوادی آملی، عبدالله (1387). انتظار بشر از دین، تحقیق محمدرضا مصطفی‌پور. چاپ پنجم، قم: مرکز نشر اسراء.
  3. جوادی آملی، عبدالله (1395). منزلت عقل در هندسه معرفت دینی. چاپ نهم، قم: مرکز نشر اسراء.
  4. حامدی، علی (1386). تاریخچه ارتش و سربازی در ایران ــ دوره پهلوی 1300ـ 1356 ه ش. ماهنامه جوانان سرباز، ، 205−
  5. حدادیان، حامد، و دادشی، فروزنده (1395). بررسی تأثیر دوره آموزشی خدمت سربازی بر سلامت روانی سربازان. تهران. نخستین همایش جامع بین­المللی روانشناسی. علوم تربیتی و علوم اجتماعی.
  6. خورشیدی، علی­رضا (1396). اثربخشی دروس عقیدتی سیاسی بر کارکنان پایور فرماندهی انتظامی شهرستان اندیمشک. رساله علمی سطح 3، قم: مرکز مدیریت حوزه علمیه قم.
  7. دانش­فرد، کرم­الله، و ذاکری، محمد (1390). بررسی تأثیر دوره­های آموزش نظامی بر توانمندسازی روان­شناختی سربازان تحت آموزش نزاجا. مدیریت نظامی، 12(45)، 43−
  8. رضائیان، علی (1372). مدیریت رفتار سازمانی (مفاهیم، نظریه­ها و کاربرد). چاپ اول، تهران: انتشارات دانشکده مدیریت دانشگاه تهران.
  9. سینایی، وحید (1390). بررسی تأثیر استراتژی­ها و فناوری­های نوین در تحول نظام وظیفه به ارتش حرفه­ای. فصلنامه سیاست دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، 41(2)، 197−
  10. سینایی، وحید، و مسعودی، حمید (1392). جامعه­پذیری و بازجامعه­پذیری سیاسی در نظام وظیفه: مطالعه نگرش دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد. مسائل اجتماعی ایران، 14(2)، 79−
  11. صادقی­نیا، علی (1385). اثرات آموزش نظامی در برخی از عناصر آمادگی جسمانی و سلامت روانی سربازان در سربازخانه. پایان­نامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه امام حسینj.
  12. طباطبایی، محمدحسین (1389). شیعه در اسلام، تحقیق محمد علی کوشا. چاپ دوم، قم: انتشارات ادباء.
  13. علی­حسینی، علی، مهدیان، حسین، و ربیعی­نیا، بهمن (1394). بررسی تأثیرگذاری دوره آموزشی سربازی در مرکز 01 ارتش بر شاخص­های همبستگی اجتماعی. پژوهش­های راهبردی امنیت و نظم اجتماعی، 4(2)، 101−
  14. قربانی، فرج­الله (1370). مجموعه کامل قوانین و مقررات دادرسی و مجازات نیروهای مسلح و خدمت وظیفه عمومی. تهران: فردوسی.
  15. گیدنز، آنتونی (1386). جامعه­شناسی، ترجمه منوچهر محسنی. تهران: نشر نی.
  16. مصباح‌یزدی، محمدتقی (1392). رابطه علم و دین. قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینیe.
  17. موسوی نقابی، سیدمجتبی، طاهری­بزی، ابراهیم، و انوشه، مرتضی (1393). تبیین کارکردهای فردی ـ اجتماعی دورۀ نظام وظیفه و تأثیر آن بر ارتقای قدرت نرم ملی. مطالعات قدرت نرم، 4(10)، 99−
  18. موسوی، سیدصادق (1395)، آسیب­شناسی برنامه­های عقیدتی برای فراگیران آموزشگاه علمی تخصصی مرزبانی شهید ادیبی ناجا و راهکارهای برون رفت. رساله علمی سطح 3، قم: مرکز مدیریت حوزه علمیه قم.
  19. موسوی، سیدولی­الله، صفری، محمدصادق، رضایی، سجاد، و صفری، سیمین (1395). بررسی بهبود وضعیت پایبندی مذهبی در پاسخ به مداخلات عقیدتی –سیاسی، هوش هیجانی و مهارت­های زندگی در دانش­آموزان مرکز فرماندهی آموزش یک واحد نظامی دریایی. فصلنامه روانشناسی نظامی، 7(، 5−
  20. نجاری خضرلو، نادر (1393). میزان اثربخشی آموزش­های عقیدتی سیاسی فرماندهان و مدیران بسیج سپاه حضرت محمد رسول‌االلهn تهران بزرگ در مقابله با جنگ نرم. فصلنامه مدیریت و پژوهش­های دفاعی دانشکده و پژوهشکده دفاعی (دافوس)، 13()، 131−

21. یاوری، خدیجه، و حنیفی، فریبا (1393). تأثیر اجرای برنامه­های آموزشی عقیدتی سیاسی بر کاهش جرائم در کارکنان فاتب. نشریه بصیرت و تربیت اسلامی.  ، 109− 124.